سفر به کهن ترین سرزمین مدیترانه آنتالیا

می گن آنتالیا قدیمی ترین شهر ترکیه هست به این خاطر اسم این سفرنامه رو این جوری گذاشتم ، آنتالیا یکی از شهرهای قشنگ ترکیه هست که هر آدمی یه بار رو باید حتما بره ، من و دوستم با هم تصمیم گرفتیم که به یه سفر بریم و نهایتا به این نتیجه رسیدیم که اگه بریم آنتالیا می تونیم یه هفته کامل رو در آرامش و آسایش سپری کنیم و مث یه شاهزاده زندگی کنیم ، من قیمت ها رو دراووردم و بالاخره یه هتل ” یو آل ” به این معنی که تمام وعده های غذایی مجانی به همراه تمام نوشیدنی ها و برنامه ها و همچنین میان وعده ها و تفریحات ، مجانی اند ، رزرو کردم ، هتلمون ” آسکا لارا ” بود که هتل بسیار خوب و ایده آلی در منطقه لارا در آنتالیا قرار داره ، واقعا نیاز به یه مسافرتی داشتم که بتونم به طور کامل استراحت کنم و کسی با من کاری نداشته باشه.

می گن آنتالیا قدیمی ترین شهر ترکیه هست به این خاطر اسم این سفرنامه رو این جوری گذاشتم ، آنتالیا یکی از شهرهای قشنگ ترکیه هست که هر آدمی یه بار رو باید حتما بره ، من و دوستم با هم تصمیم گرفتیم که به یه سفر بریم و نهایتا به این نتیجه رسیدیم که اگه بریم آنتالیا می تونیم یه هفته کامل رو در آرامش و آسایش سپری کنیم و مث یه شاهزاده زندگی کنیم ، من قیمت ها رو دراووردم و بالاخره یه هتل ” یو آل ” به این معنی که تمام وعده های غذایی مجانی به همراه تمام نوشیدنی ها و برنامه ها و همچنین میان وعده ها و تفریحات ، مجانی اند ، رزرو کردم ، هتلمون ” آسکا لارا ” بود که هتل بسیار خوب و ایده آلی در منطقه لارا در آنتالیا قرار داره ، واقعا نیاز به یه مسافرتی داشتم که بتونم به طور کامل استراحت کنم و کسی با من کاری نداشته باشه.

نمایی از هتل

توری که من گرفتم با پرواز ماهان و هتل 5 ستاره تاپ یو آل حدود 2 میلیون شد البته اون موقع ارز اینجوری نرفته بود بالا الان که تور آنتالیا کمتر از 6 تومن نیست ، فقط اشتباه کردم با پرواز سان اکسپرس نگرفتم چون که پرواز ماهان تا شهر دنیزلی می ره و بعد از اون جا با اتوبوس 4 ساعت ترانسفره تا خود آنتالیا ، ما تو زمستون در حقیقت در اواخر ژانویه رفتیم که فصل کم گردشگر آنتالیاست و یکی از دلیلای ارزون بودن تور هم همین بود ، راستش یکی از مسافرتای خوب زندگیم همین آنتالیا بود شما هم برید حتما ، پشیمون نمی شید.

ما با پرواز ماهان رفتیم آنتالیا بگذریم از این که نزدیک بود از پرواز جا بمونیم ولی دیگه قسمت بود که بریم آنتالیا که اسم ایرونیش ظاهرا قیصریه هست ، رفتیم و سوار هواپیما شدیم و من چون می خواستم خرید کنم خیلی چمدونم رو پر نکردم ، تا بتونم زیاد بخرم ، سوار هواپیما شدیم و ساعت 23 ساعت پریدن بود ، به موقع رفتیم و بدترین و ترسناک ترین پرواز زندگیم رو تجربه کردم چون هوا طوفانی بود و هواپیما به شدت تکان می خورد و نزدیک دنیزلی من یه احظه احساس کردم داریم سقوط می کنیم همه جیغ می کشیدن ، البته خیلی هیجان داشت و آدرنالین خونمون بسیار زیاد ترشح کرد.

من از اول سفر عزا گرفته بودم که نصف شب تو اون سرمای ترکیه چجوری باید 4 ساعت سوار اتوبوس شیم و برسیم به آنتالیا ولی دیگه بهش خیلی فک نمی کردم ، خلاصه به سلامت تو فرودگاه دنیزلی که فقط فک کنم اون موقع شب پرواز ما رو داشت ، نشستیم و هوا منفی 4 بود و به سرعت رفتیم سمت تحویل پاسپورت و چمدون ، بعد از نیم ساعت پلیسای فرودگاه خوابالود ترکیه اومدن که پاسپورت ها رو چک کنن ، بالاخره رسیدیم به چمدونا و تحویل گرفتیم و یکی اومد خودشو میلاد معرفی کرد و گفت که تور لیدره ، رفتیم به سمت اتوبوس ها ، 4 تا اتوبوس که مسافرا رو به هتل های مختلف می بردن اون جا بودن ما هم اتوبوس خودمون رو پیدا کردیم و سوار شدیم ، تا این جا من خیلی هنوز خوشحال نبودم از سفرم چون از این مدل سفر خوشم نمیاد ، مسافرت باید مستقیم باشه ، سری بعد حتما با پرواز ترکی می رم که مستقیم تو فرودگاه آنتالیا بشینم.

جاده ای که ما رو از دنیزلی به آنتالیا می رسوند خیلی خوشگل بود ولی من انقد خسته و کلافه بودم که بیشتر خواب بودم و نزدیکیای رسیدن به آنتالیا دیگه بیدار شدم و مناظر رو نگاه کردم ، بالاخره بعد از 4 ساعت رسیدیم به آنتالیا ، البته وسط جاده پیاده شدیم صبونه خوردیم بدک نبود ، وارد هتل شدیم و تو لابی جمع شدیم تا اتاق هامون رو تحویل بگیریم ، تور لیدر ما میلاد بود و در ابتدا شروع کرد در مورد آنتالیا و تورهای مربوط به اون صحبت کرد ولی ما برنامه نداشتیم که با تور همراه باشیم و برای خودمون برنامه داشتیم ، ساعت 10 صبح رسیدیم هتل آسکا لارا و یکی دو ساعت معطل شدیم تا چک این کنن ، من که گرفتم روی یکی از مبلای بزرگ تور لابی خوابیدم ، الحق و الانصاف هتل خوبی بود و بیش از اون چیزی که ما هزینه کرده بودیم ارزش داشت.

اتوبوسی که ما رو از دنیزلی به آنتالیا برد

بالاخره ساعت 12 اتاق رو تحویل گرفتیم و اتاق ما در طبقه 7 قرار داشت ، جالبه من هر جا می رم اتاقم طبقه 7 می افته ، اختمالا عدد شانسمه ، رفتیم و وسایلمون رو بردیم تو اتاق ، خوب و بود یه تراس بزرگ هم داشت ، قصد ما از اومدن به آنتالیا یک هفته استراحت مطلق ، خوردن و خوابیدن بود و می خواستیم که فقط تو هتل بمونیم و از امکاناتش استفاده کنیم ، یه دوش گرفتیم و رفتیم برای ناهار، رستوران در طبقه پایین هتل بود و واقعا از هر لحاظ تکمیل بود ، من تو یه هفته چند کیلو چاق شدم ، به خصوص که دسر مورد علاقه من هم همیشه بود من هم نمی تونستم نادیده بگیرمش ، بعد از ناهار چون خیلی خسته راه بودیم ، اومدیم و خوابیدیم که برای شب بتونیم با انرژی باشیم. 

اتاق ما در طبقه هفتم هتل آسکا لارا آنتالیا

هتل یه بار بزرگ به اسم ” پانوراما ” داره که در طبقه همکف هست و در تمامی اوقات سرویس دهی داره ، و هر مدل نوشیدنی که بخوای برات آماده می کنن و برخورد کارمندای این هتل بیار عالی و خیلی مهربون و با حوصلن ، من و دوستم که هر روز چند بار می رفتیم قهوه و و دمنوش های فوق العاده می خوردیم ، لابی هتل بسیار بزرگ بود یه محوطه بیرونی خیلی باحال داشت که من می رفتم اون جا زیر آفتاب داغ خودمو گرم می کردم ، هوا دم صب و شبا خیلی سرد بود ولی در طول روز هوای خیلی مطبوعی داشت.

خوشمزه های بار هتل

کوکتل فریز شده در بار هتل

بعد از این که خوب خوابیدیم اومدیم تو بار هتل و یه نوشیدنی آرام بخش خوردیم و نشستیم و گپ زدیم ، با این که فصل کم توریستی ما رفته بودیم بازم خیلی گردشگر زیاد اومده بود و خیلی هاشونم اروپایی بودن ، ایرانیام که همه جا حضور دارن ، در کل هتل محیط خوب و مدیریت خیلی خوبی داشت ، شب ها از ساعت 21 تا 00:30 برنامه و مسابقه تو بار هتل اجرا می شد که خیلی شاد بود ، بعد از ساعت 1 شب در طبقه ای که رستوران قرار داشت ، کلاب شروع به کار می کرد و تا خود صب ملت اون تو میزدن و می رقصیدن ، همه چیز وقتی مجانیه چقدر زندگی لذت بخشه.

معجون های خوشمزه بار هتل

هتل دو تا استخر بزرگ داشت که یکی داخل یکی هم بیرون بود ، اون که بیرون بود رو من و دوستم روز سوم کشف کردیم ، آب گرم داشت و خیلی شنا کردن توش لذت بخش بود ، یه استخر و پارک آبی هم داشت که به خاطر فصل تعطیل بود ، باشگاه و خدمات اسپا و ماساژ هم در پایین ترین طبقه هتل قرار داشتن  و از امکانات خوبی برخوردار بود ، تفریحاتی مثل سینما و تنیس روی میز هم در همین طبقه بود ، تمامی امکانات و خوراکی در این هتل مجانی بود جز رد بول و ماساژ.

استخر روباز هتل

برنامه روزانه و روتین من و دوستم این بود که صب می رفتیم برای صبونه بعدش می رفتیم کنار مدیترانه زیبا قدم می زدیم و سوراخ سنبه های هتل و اطرافش رو کشف می کردیم ، بعد می اومدیم باشگاه ورزش می کردیم ، دوش می گرفتیم و یه نوشیدنی می خوردیم برای ناهار می رفتیم رستوران ، بعد از ناهار می رفتیم تو لابی یا ایوون هتل ریلکس می کردیم و یکی دو ساعت همون جا بودیم ، دو بار در روز ساعت 15 و 21 می رفتیم سینمای هتل و فیلم می دیدیم و اتفاقا فیلمای خوبی هم داشت ، خلاصه که تفریحات سالم داشتیم و بچه های خوبی بودیم.

ایوان هتل

غذاهای هتل در وعده های مختلف بسیار عالی و متنوع بود ، از دسرهاش دیگه نگم که دهنتون آب می افته ، ما که هر وعده یکی دو ساعت طول می کشید غذا خوردنمون ، غذاهای دریاییش عالی بود ، و تنوع دسرهاش خیلی زیاد بود ، ما با این که ورزش می کردیم باز هم آخرین روز رفتم رو ترازو دیدم دو کیلو اضافه کردم ، واقعا نمی شد از اون غذاها گذشت ، جالبه ما هر سه وعده رو هم می رفتیم و می خوردیم ، دقیقا یک هفته بسیار عالی و تنبل واری رو سپری کردیم و خیلی خوب بود.

دسرهای عالی رستوران هتل

یکی از عصرها که هوا آفتابی و بود ما حوصلمون سر رفته بود تصمیم گرفتیم که بریم تنیس بازی کنیم ، با پذیرش هتل هماهنگ کردیم و راکت و توپ گرفتیم و رفتیم تو یکی از زمین های تنیس هتل شروع به بازی کردیم  و هوا هم یاری کرد تا یه بازی جانانه رو تجربه کنیم ، کلی کالری سوزوندیم و رفتیم که بریم برای حمام ترکی ، من خیلی حساس نیستم ولی اصلا دوست نداشتم که برم و حمام ترکی رو تجربه کنم چون باید روی سنگ دراز بکشی و یکی مشت و مالت بده ، من و دوستم ترجیح دادیم که بریم سونا بخار ، بعدشم دوش گرفتیم بعد از یک روز بسیار مفرح و مفید رفتیم اتاق ، شبم که طبق معمول سینما و بعدم دیسکوی هتل که ماشالا فقط ایرونیا توش بودن.

زمین تنیس هتل ، ما تو اون زمین آبی بازی کردیم

یه روز عصر تصمیم گرفتیم که بریم ماساژ ، رفتیم همون طبقه ای که سینما و استخر بودن ، قیمت ها رو پرسیدیم و نوع ماساژ رو ، بعد تصمیم گرفتیم که ماساژ کامل یک ساعتی بگیریم و چقدر هم خوب بود ، ماساژورها خانم های تایلندی و فیلیپینی بودن که خیلی هم خوب کار می کردن ، من که خوابم برده بود ، بیدارم کرد در آخر ماساژ و بهترین قسمت هم ماساژ پا و سر و صورت بود ، روز آخر رو هم اختصاص دادیم به خرید ، بهتون پیشنهاد می کنم که برای خرید به مرکز شهر نرید ، همون نزدیک هتل و در فاصله کمی از سواحل توریستی مراکز خرید خوبی وجود داره که اجناس خوب و با کیفیتی داره ، مرکز شهر آنتالیا با ساحل لارا خیلی فاصله داره و وقت ما خیلی تلف شد در رفت و آمد ، سفر بسیار خوبی بود و خیلی خوش گذشت ، واقعا خستگی یک سال از تنمون در اومد.

تنها مشکلی که بود فک کردن به راه برگشت به دنیزلی بود که آزارم می داد ، شب ساعت 10 حرکت کردیم و 2 صب رسیدیم دنیزلی ، واقعا فرودگاه دنیزلی یکی از بدترین فرودگاه های دنیاس ، باورتون می شه که در این فرودگاه هنوز دستی کارها رو انجام میدن ، کارت پرواز که دستی می نوشتن البته کارت که چه عرض کنم یه برگه کاغذ ، کلی الاف شدیم و پرواز تاخیر داشت ، قرار بود ساعت 3 بپریم ، ساعت نزدیک 7 صب پریدیم ، غیر از رفت و برگشت ، این سفر هیچ مشکلی نداشت و بسیار عالی بود ، اصلا با پرواز ترانسفری و غیر مستقیم به آنتالیا نرید ، از من به شما نصیحت.

یکی از جذابیت های دریای مدیترانه که در عین بسیار هم وهم انگیز بود رنگ آب دریا بود ، به رنگ سورمه ای تیره ، من خیلی می ترسیدم و تنها از دور نگاه می کردم ، دلیل این رنگ رو نمی دونم ولی خیلی زیبا و ترسناک بود.    

دریای زیبای مدیترانه

نویسنده: صنم نصیری